ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
در سال آخر عمر پر برکت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم اتفاقی افتاد که کامل بودن رسالت تمامی انبیاء وابسته به آن بود. پیامبر خاتم به امری مأمور شد که بارها در طول 23 سال رسالت خود آن را بیان کرده بود ولی در سال آخر عمر شریفش اتمام حجّت نهایی را با امّت خویش به انجام رساند. اتمام حجّتی که در ترک آن شدیدترین تهدید الهی نیز به وضوح دیده میشود : «... و إنْ لمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسالَتَک ...»
از همان روز و یا بهتر بگوییم روزهای قبل از آن در بین نزدیکترین صحابی پیامبر کسانی بودند که حرکت آغازین مخالفت با این دستور را شروع کرده بودند و پیامبر آنها را با عنوان «اصحاب الصحیفه» در خطبهی غرّاءاش در روز غدیر معرّفی کرد.
مسئلهی ولایت، امامت و خلافت بعد از پیامبر که از علیبن ابیطالب علیهما السلام شروع شد و به تصریح خطبهی پیامبر در مهدی آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف خاتمه مییابد به حدّی برای منافقین سنگین تمام شد که ماجراهای بعد از رحلت آن رسول پاکی و زیبایی را رقم زدند. به گونهای که هیچ قومی با پیامبر و خاندان پیامبرش آنگونه رفتار نکرد. از شهادت زهرای اطهر سلام الله علیها تا ضربت خوردن مولا علی علیهالسلام و ماجراهای کربلا و ... .
از همان روز منافقان و منکران حق و حقیقت برای سخنان صریح و بیپردهی پیامبر، تفسیرات و تأویلات مختلفی درست کردند. برخی به کلّی منکر اصل قضیّه شدند. عدّهی زیادی خود را به نسیان زده و بعد از 75 روز همه چیز را فراموش کرده و گوسالهپرست شدند. عدّهای گفتند: «ولیّ» یعنی دوست و یاور. برخی گفتند: امام یعنی رهبر، و هر کسی میتواند این رهبری را قبول کند و ... .
اما این مسیر پس از 1400 سال هنوز که هنوز است در حال پیگیری است و سخنان پیامبر، شأن نزولاتی غیر از گفتهی پیامبر پیدا کرده است. فرقی بین شیعه و سنّی هم وجود ندارد. در دو مذهب این رویّه کاملا مشهود است. منتها در اهل تسنّن منکر اصل قضیه میشوند تا کفر خودشان را ثابت کنند. ولی در بین علمای اهل تشیّع، اهتمام به تعمیم سخنان پیامبر برای افراد دیگر صورت پذیرفته است. اینکه گفته شود عصمت مراحلی دارد، ولایت مراحلی دارد، امامت مراحلی دارد همین مطلب را به ذهن میرساند. این مسئله در بین مدّعیان دروغین عرفان چه در خانقاه و چه در بیرون خانقاه مشهود است. سیر تکاملات عرفانی که در این دسته وجود دارد هدفی جز غصب مقامات عالیهی معصومین علیهم السلام ندارد.
در چند روز اخیر نوشتههای آقای «جوادی آملی» که یکی از علمای حوزهی شیعه میباشد، را مطالعه میکردم که مطمئنا پرداختن به گفتهها و نوشتههای وی خالی از بحث و گفتگو نیست.